باسم الله الرحمن الرحیم و به استعین انه خیر ناصر و معین
سلام بر آن که حق جوید و راه حقیقت پوید
«بعضى خیال مىکنند دوران ظهور حضرت بقیة اللَّه آخر دنیا است. من عرض مىکنم دوران ظهور بقیة اللَّه(ع) اوّل دنیا است. اوّل شروع حرکت انسان در صراط مستقیم است، با مانع کمتر یا بدون مانع، با سرعت بیشتر، با فراهم بودن همه امکانات براى این حرکت. اگر صراط مستقیم الهى را مثل یک جاده وسیع، مستقیم و هموارى فرض کنیم، همه انبیا در این چند هزار سال گذشته آمدهاند تا بشر را از کوره راهها به این جاده برسانند. وقتى به این جاده رسید، مسیر تندتر، عمومىتر، موفقتر، بى ضایعات یا کم ضایعاتتر خواهد بود.
دوره ظهور، دورهاى است که بشریت مىتواند نفس راحتى بکشد. مىتواند راه خدا را طى کند. مىتواند از همه استعدادهاى موجود در عالم طبیعت و در وجود انسان به شکل بهینه استفاده کند». نائب المهدی(عج) آیت الله خامنه ای
گفتار پیشین
اگر چه غیبت امام(عج) به معنای محرومیت از تمامی برکات آن وجود شریف نیست، بلکه بنا به فرموده امام صادق(علیه الصلاه و السلام) امام غائب همچون خورشیدی که در ورای ابری نهان شده باشد است، اما نکته مهم این است که خورشید پشت ابر هیچگاه همانند خورشیدی که حجاب ابر را نداشته باشد، نیست و اساسا چنانچه بنا باشد تفاوتی بین خورشید پنهان و عیان نباشد، حکمت غیبت لغو می شود. واقعیت این است که آنچه با غیبت امام(عج) از دست می رود و مصائبی که از این حجاب حاصل می آید، در مقیاس جهانی (ونه نسبت به فرد یا افراد خاصی که توفیقات ویژه دارند) به مراتب بیشتر از برکاتی است که در زمان غیاب، قابل دسترسی است. به این معنی که مصائب غیبت در عرصه عمومی و مقیاس جامعه جهانی به قدری پرحجم و سنگین است که فوایدی که ممکن است در این زمان به دست آید، در قیاس با آن قابل توجه نیست.
البته منظور از منافع در دسترس در زمان غیبت، استقرار آسمان و زمین به یمن وجود امام نیست، چون این موضوع مربوط به اصل وجود تکوینی امام است و حضور و غیاب در آن دخالتی ندارد.
آنچه در این سلسله یادداشت ها، مورد نظر است اثبات به حجاب رفتن بخش اعظم فواید وجود امام به تبع غیبت اوست و البته منظور از محجوب شدن این برکات و فواید، مقیاس جهانی و اجتماعی و عمومی آن است نه نسبت به افراد معدودی که در هر عصر، با تهذیب نفس و اخلاص در مجاهدات، با کوشش فراوان به تقرب امام می رسند و یا توفیق تشرف می یابند.
به طور کلی بسیاری از برکات وجود امام، ماهیتا امری اجتماعی است و در عرصه فردی معنا پیدا نمی کند، مانند عدالت که در برخی از حوزه های شاخص آن، در مورد یک فرد یا افراد پراکنده در طول زمان ها و در عرض مکانهای متفاوت، مصداق نمی یابد و تنها در صورتی قابل تحقق است که مجموعه ای از روابط اجتماعی در نظر گرفته شود.
اصل هدایت نیز که اصلی ترین هدف انبیای الهی و ائمه (علیهم السلام) است، به جوامع بشری تعلق می گیرد و هدف آن تمامی مردمند نه افراد خاص: انا ارسلناک کافه للناس بشیرا و نذیرا . خداوند متعال به موسی امر می فرماید که قوم خود را از تاریکی های ضلالت به نور هدایت رهنمون باش: اخرج قومک من الظلمات الی النور، که واژه قوم به دلیل بار معنایی خاص آن، اشارتی دیگر است به عمومیت و اجتماعی بودن امر هدایت.
درک مصائب غیبت ، راهی است به سوی حصول اضطرار اجتماعی به امام عصر(عج) که زمینه ساز فرج خواهد بود... ان شاءالله